فردای اقتصاد: جنگ انرژی بین غرب و روسیه بالا گرفته است و حالا پوتین دستور داده که فروش نفت به کشورهایی که در اعمال سقف قیمتی غرب بر نفت این کشور مشارکت دارند، ممنوع شود. کارشناسان میگویند که این دستور با هدف محدود کردن تولید نفت و افزایش قیمتها و در نهایت فشار بر جبهه حامی اوکراین صادر شده است. این اقدامی است که پیش از این روسیه با گاز علیه اروپا انجام داد. با این حال دانیل یرگین، نویسنده کتاب «تاریخ نفت» و نایب رئیس موسسه اساندپی گلوبال بر این باور است که پوتین نه تنها به هدف خود نخواهد رسید، بلکه ممکن است این دستور نتیجه عکس داشته و درآمدهای نفتی روسیه را محدود کند؛ چراکه ساختار بازار نفت حالا بسیار متفاوت از گذشته است. بازار جهانی نفت تمام شده و جای آن را بازار منطقهای میگیرد که فرصت فروش نفت در همه جای جهان را از تولیدکنندگان نفت از جمله روسیه میگیرد و کاهش تولید نفت میتواند مشتریان منطقهای روسیه را از مسکو دور کند.
بازار جهانی نفت تمام شده است
یرگین مینویسد: بازار نفت در حقیقت از سه دهه قبل همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و رفع تمام موانعی که انقلاب بلشویکی ایجاد کرده بود، جهانی شد. این اتفاق مصادف بود با جهش اقتصاد چین و تبدیل شدن این کشور فقیر به بزرگترین واردکننده نفت جهان. در حالی که از آن زمان محدودیتهایی در بازار جهانی وجود داشته است - به طور ویژه میتوان به تحریمها علیه ایران و ونزوئلا اشاره کرد – اما تاکنون این کارایی اقتصادی بود که تا حد زیادی نحوه توزیع بشکههای نفت در سراسر جهان را تعیین میکرد.
اتحادیه اروپا و بریتانیا اخیرا اما واردات نفت خام روسیه را از ۵ دسامبر (حدود ۳ هفته پیش) ممنوع کردهاند. آنها همچنین شرکتهای اروپایی را از ارائه بیمه و «خدمات» حمل و نقل به محمولههای نفت خام روسیه منع کردهاند. این بدان معناست که مسکو از بزرگترین بازار خود (اروپا با حجمی نزدیک به چهار میلیون بشکه در روز) محروم خواهد شد و بسیاری از ناوگان نفتکشهای جهان دیگر قادر به حمل بشکههای روسیه نیستند.
ایالات متحده که نگران تاثیر تحریمهای اتحادیه اروپا و کمبود جهانی نفت در پی آن بود، یک ایده مبتکرانه داد: سقف قیمت. هدف از این سیاست حفظ جریان نفت روسیه در عین کاهش درآمدهای کرملین از صادرات نفت است. پس از مذاکرات فشرده، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و گروه ۷ سقف ۶۰ دلار در هر بشکه را برای نفت روسیه اتخاذ کردند به این معنا که تا زمانی که نفت روسیه زیر ۶۰ دلار خریداری شود، یک تاجر میتواند آن را معامله کند، یک دلال میتواند آن را بیمه و یک نفتکش میتواند آن را حمل کند.
یرگین بر این باور است که همین شرایط به این معناست که ساختار بازار نفت به طور کل تغییر کرده و حالا دیگر خبری از آن بازار جهانی نفت نیست. به جای آن یک بازار تقسیم شده قرار گرفته است که مرزهای آن را تنها اقتصاد و لجستیک شکل نمیدهد و استراتژی ژئوپلیتیکی نقش مهمی در تعیین مرزهای آن دارد.
سقف قیمتی کار خواهد کرد؟
این مورخ نفت بر این باور است که محدودیتهای جدیدی که غرب علیه روسیه وضع کرده فعلا به لطف کندی اقتصاد جهانی که قیمت نفت را تضعیف کرده، ترس از نقض ناخواسته سقف ۶۰ دلاری و نرخ بالاتر نفتکشها کار خواهد کرد.
قیمت نفت در حال حاضر حدود ۸۵ دلار است اما آخرین اخبار نشان میدهد که حداقل بخش مهمی از نفت روسیه در قیمتهای حدود ۴۰ دلار به فروش میرسد یعنی حدود ۴۵ درصد کمتر از قیمت معیار نفت و بیش از ۳۳ درصد کمتر از قیمت تخمینی ۷۰ دلاری نفت در بودجه سال ۲۰۲۳ روسیه. این کاهش شدید قیمت نفت روسیه مورد استقبال کشورهایی مانند هند که ۸۵ درصد نفت خود را وارد میکند، بوده است به طوریکه این کشور را از یک واردکننده ناچیز نفت روسیه به رقابت با چین برای تبدیل شدن به بزرگترین واردکننده نفت روسها تبدیل کرده است.
یرگین بر این باور است که رشد ضعیف اقتصاد جهانی به تسهیل اثر بخشی سقف قیمت، باقی ماندن بازار در شرایط مازاد عرضه و پایین نگه داشتن قیمتها ادامه خواهد داد. اگر تقاضای جهانی نفت افزایش یابد، ممکن است شرایط تغییر کند؛ مثلا به دنبال لغو سیاستهای کووید صفر چین تقاضا برای نفت میتواند افزایش یابد. اما چنین بازگشتی در آینده خواهد بود نه حالا.
زرادخانه نفتی پوتین کار خواهد کرد؟
اتحادیه اروپا، بزرگترین مشتری تاریخی انرژی روسیه، از این ماه شروع به حذف تدریجی واردات نفت روسیه کرده است. چالش مهمتر در فوریه رخ خواهد داد، زمانی که سقف قیمت به محصولات تولید شده توسط پالایشگاههای روسیه تعمیم خواهد یافت. این شامل بنزین و گازوئیل هم میشود که برای حمل و نقل اروپا ضروری هستند.
پوتین که سقف قیمت را «احمقانه» و «سرقت درآمدهای روسیه» خوانده است، به صراحت گفته است که نمیتواند تحمل کند که کشورهای غربی قیمت نفت را خود تعیین کنند. با توجه به اینکه کشورهای غربی دیگر مشتریان قابل اعتمادی نیستند، به نظر میرسد روسیه به ایده بازار نفت منطقهای متمایلتر شده است.
کرملین یک ناوگان «سایه» متشکل از حداقل ۱۰۰ نفتکش دست دوم جمع آوری کرده و تلاش میکند از ممنوعیتهای غرب فرار کند. شرکتهای چینی و هندی نیز میتوانند فقدان برخی از بیمههای دریایی شرکتهای اروپایی را پر کنند، اما همچنان شکاف قابلتوجهی باقی خواهد ماند. آنتون سیلوانوف، وزیر دارایی روسیه هفته گذشته در مصاحبه با شبکه خبری عربستان سعودی الشرق گفت که این کشور فعالانه به دنبال مشتریان جدید نفت در پی اعمال سقف قیمت نفت غرب است و شرکتهای نفتی روسیه در حال تغییر مسیر عرضه خود از غرب به مقاصدی در شرق، جنوب و دیگر کشورها هستند.
یرگین بر این باور است که این اقدام میتواند سلاح روسیه در مواجه با غرب را ناکارآمد کند. در واقع اگر روسیه تصمیم به کاهش تولید بگیرد، روی آوردن به بازار نفت کوچکتر میتواند به درآمدهای روسیه ضربه بزند.
در واقع آنطور که این تحلیلگر ارشد بازار نفت میگوید قویترین سلاح در زرادخانه پوتین کاهش تولید است. او قبلا این استراتژی را در مورد گاز دنبال و مشکلات قابل توجهی را به اروپا تحمیل کرد. پوتین در سخنرانی اکتبر خود به میلتون فریدمن، اقتصاددان بزرگ آمریکایی ارجاع داد و گفت: «اگر میخواهید کمبود گوجهفرنگی ایجاد کنید، قیمتها را کنترل کنید، فورا با کمبود گوجهفرنگی مواجه خواهید شد. در مورد نفت یا گاز هم همینطور است.» هدف پوتین از کاهش تولید ایجاد کمبود، درد اقتصادی بیشتر و تقلای جنون آمیز برای تامین نفت از سوی کشورهای غربی است به طوریکه این کشورها در مقابل یکدیگر قرار گیرند و ائتلاف حامی اوکراین متلاشی شود.
روسیه اعلام کرده که ممکن است تولید نفت خود را ۵ تا ۷ درصد در واکنش به سقف قیمتی غرب کم کند که به معنای افت ۷۰۰ هزار بشکهای تولید نفت این کشور است. یرگین اما میگوید ممکن است روسیه صادرات خود را حتی یک میلیون بشکه یا بیشتر کاهش دهد، به این امید که بازار را در تنگنا قرار داده و قیمتها را افزایش دهد. کرملین ممکن است محاسبه کند که افزایش قیمت در نهایت موجب میشود که درآمدهای روسیه بیشتر از خسارت ناشی از افت تولید رشد میکند.
با این حال، یک تمایز اساسی بین بازار گاز و نفت وجود دارد. کاهش شدید نفت و افزایش قیمتهای متعاقب آن نه تنها توسط کشورهای اروپایی، بلکه توسط کشورهای مهم روسیه، یعنی هند و چین که مجموعاً حدود ۷۰ درصد از کل صادرات نفت خام این کشور از طریق دریا را در دسامبر دریافت کردهاند، احساس میشود. موضوعی که میتواند به دور شدن این کشورها از روسیه منجر شود.
از سوی دیگر غرب ممکن است آنقدر که پوتین امیدوار است، نیش قیمت بالای نفت را احساس نکند. آنها ممکن است بتوانند اثرات آن را با برداشت بیشتر از میلیاردها بشکه نفت ذخایر استراتژیک خود جبران کنند. یرگین بر این باور است که حتی استفاده مجدد از ذخایر استراتژیک نفت ممکن است ضروری نباشد، زیرا شانس رو به رشد رکود جهانی در سال ۲۰۲۳ تهدیدی برای کاهش تقاضا برای نفت است.
یرگین در نهایت مینویسد: «کاهش تولید میتواند به خط طولانی محاسبات غلط کرملین بیفزاید. در کاهش تولید، فرض بر این است که قیمتهای بالاتر کاهش حجم را جبران میکند. اما پس از یک جهش، روسیه ممکن است متوجه شود که قیمتها تولید از دست رفته را جبران نمیکنند.»
تبادل نظر